loading...
اخبار حوادث

گل من گوش کن عزیزم گلدونت برات میخونه / تو کدوم باغ قشنگی ریشه هات زده جوونه؟

میدونم وسعت گلدون واسه تو کوچیک و تنگ بود / با تموم سادگیهاش واسه من اما قشنگ بود

گل من رفتی و گلدون میخونه برات عروسک / تو به آرزوت رسیدی باغ خوشبختی مبارک

اما گاهی من میترسم که تو اونجا خوش نباشی / نکنه غصه بیاد و گل من پژمرده باشی

گل من خبر نداری دل گلدونت میگیره / اگه تو پژمرده باشی گلدونت برات میمیره

گل من نگو که اونجا دل تو برام میگیره / گل من نگو شکستی گلدونت برات بمیره

 

نکنه لگد شه ساقه ت زیر پای هر غریبه

ساده دل نباش گل من که دنیا پر از فریبه

نکنه یه وقت شکستی آخه داره اشکام میریزه

نمیدونی خاطر تو واسه من چقدر عزیزه

 

گل من خبر نداری دل گلدونت میگیره / اگه تو پژمرده باشی گلدونت برات میمیره

گل من نگو که اونجا دل تو برام میگیره / گل من نگو شکستی گلدونت برات بمیره

تکه کلام های عاشقانه و عارفانه مخصوص کارت پستال و اس ام اس

یه قطره اشک گوشه چشمات نشسته بود، بهت گفتم: این دیگه چیه؟

روت برگردوندی و گفتی هیچی.

گفتم: خودم دیدم که گریه کردی.

گفتی: نه، این اشک نیست.

گفتم: اگه اشک نیست پس چیه؟

گفتی: این عشقه.

گفتم: عشق چیه؟

خیلی مهربون شده بودی؛ نگاه کردی تو چشمام! بهم گفتی: عشق یعنی خاطره

گفتم: خاطره چیه؟

گفتی: یعنی خاطره اولین بار که دیدمت؛ یادت هست؟

گفتم: عشق حقیقی که یه لحظه نیست، خاطره اولین دیدار یک لحظه بودو تموم شد

گفتی: دیدی اشتباه کردی! عشق یعنی تکرار خاطره اولین دیدار؛ که تا آخر عمر توی ذهن می مونه و مدام تکرار میشه

حالا به چشمانت نگاه میکنم، آهستهُ آرام یک قطره اشک گوشه ی چشمانم نقش میبنده.

 

در حضور خارها هم میشود یک یاس بود، در هیاهوی مترسکها پر از احساس بود

میشود حتی برای دیدن پروانه ها، شیشه های مات یک متروکه را الماس بود

دست در دست پرنده، بال در بال، نسیم ساقه های هرز این بیشه را داس بود

کاش میشد حرفی از "کاش میشد" هم نبود، هر چه بود احساس بودو عشق بودو یاس

 

در مشرق عشق دشت خورشید تویی،

در باغ نگاه یاس امید تویی

در بین هزار پونه آنکس که مرا

چون روح نسیم زود فهمید تویی

تکه کلام های زیبای عاشقانه

اگر میتوانستم فراموشت میکردم اما....

تو در آبی آسمان به من لبخند زدی

تو در خوش آوازترین ترنم آبی آب به قلبم پا گذاشتی

تو در قشنگترین لبخند کودکانه به چشمم نشستی

تو را با نوای قلبم پذیرفتم با آهنگ گوشنواز عشق

تو مرا با مهر خواندی و من....

به مهمانی سفره ی محبتت آمدم

اگر میشد از یادت میبردم اما...

تو را با جوهر خونم در پنهانی ترین زوایای قلبم با سوزن تیز صبر حکاکی کرده ام

چگونه میشود نقشی را که حک کرده ای پاک کردو از بین برد

من هرگز نمیتوانم و واقعیت این است که چنین چیزی را نمیخواهم

من به تو می اندیشم و تو را با هر آنچه که وجود دارد میپذیرم

مگر عشق، جز این است...

و نمیدانم سرنوشت چه بازی با من میکند

و من برای تو مثل آب روان رودخانه زلالم

باورم کن و با من مثل من باش             دوستت دارم بهترینم

 

دست نوشته های زیبا و خواندنی - تکه کلام های عاشقانه - عاشقانه ها و عارفتانه

خیلی سخته!، خیلی سخته وقتی همه کنارت باشندو باز احساس تنهایی کنی، وقتی عاشق باشی و هیچ کس از دل عاشقت باخبر نباشه، وقتی لبخند میزنی و توی دل گریونی، وقتی تو خبر داری و هیچکس نمیدونه، وقتی به زبان دیگران حرف میزنیو کسی نمی فهمه، وقتی فریااااااااد میزنی و کسی نیست صداتو بشنونه، وقتی تمام درها به روت بسته است . تازه اونوقته که دستهاتو به سوی آسمون بلند میکنی و از اعماق قلب تنها، عاشق و گریانت بانگ برمیداری که : ای خدای بزرگ دوستت دارم! . و حس میکنی دیگه تنها نخواهی ماند ( امیدوارم این متن را با تمام وجود خوانده باشی اون وقته که به مفهوم زیباش پی میبری )

 

مونس شبهایم!، چشمانم را میبندم و تو را در کنار خود میبینم، نمیدانم این چه نیروئی ست که مرا به سوی تو میکشاند! هر وقت که تنهایی ها به سراغم می آید یاد توست که مرا از آن جدا میکند، یاد توست که مرا شاد نگه میدارد و با یاد توست که زنده ام، یاد تو به من امید میدهد، امید به زندگی،، مونس شب های بی قراری ام دوستت دارم

 

پنجره ای نشانم دهید!، پنجره ای نشانم دهید تا من برای همیشه نگاه منتظر پشت آن باشم، پنجره ای نشانم دهید!  من خانه ای دارم با چهار ضلع بلند آجری، روشنایی خورشید را از یاد برده ام، آسمان پر ستاره را نیز، پنجره ای نشانم دهید! پنجره ای که پرواز گنجشکان را از پشت بام آن نظاره گر باشم، و خوشبختب مردمان را و گذر فصلها را . در کوچه ی ما خانه ها را بدون پنجره میسازند

 

خدایا تو را دوست دارم!، خدایا تنها تو را میپرستم و تنها تو را دوست دارم، خدایا به من قدرتی عطا کن که بتوانم آن باشم که تو میخواهی، خدایا تو را در بی کسی هایم به چشم دل نظاره گر بوده ام، چگونه باید تو را بخوانم؟ خود نمیدانم . خدایا این تویی که همه ی وجودم را به تو تقدیم میکنم

کنار هر قطره اشکم هزار خاطره دفنه

انقدر خاطره داری که گویی قد یه قرنه

گلوم میسوزه از عشقت، عشقی که مثل زهره

ولی بی عشق تو هر دم خنده با لب های من قهره

درسته با منی اما، به این بودن نیازارم

تو که حتی با چشاتم نمیگی دوستت دارم

اگه گفتی دوست دارم، فقط بازی لبهاته

واگرنه رنگ خود خواهی نشسته روی لبهات

هر چی عشقه توی دنیا میخواستم مال ما باشه

اما تو هیچوقت نذاشتی بینمون غصه نباشه

فکر میکردم با یه بوسه با تو هم خونه میشم

نمیدونستم نمیشه، آخه بی تو نمیتونم

گله میکنم از تو، از تو که این همه بی رحمی

هزار بار مردم از عشقت، تو که هیچوقت نمیفهمی

چشام همزاد اشک و خون، دلم همسایه ی آهه

زمونه گرگو، عشق تو شبیه مکر روباهه

شدم چوپان ساده لوح کنار گله ی احساس

چه رسمی داره این گله، سر چنگال گرگ دعواست

تو انقدر خواستنی هستی که این گله نمیفهمه

اگه لبخند به لب داری، دلت از سنگو بی رحمه

ببخش خوبم اگه این عشق نیمه ی تورو رو کرد

نفرین به دل ساده که به چنگال تو افتاد

 

متن های عاشقانه - شعرهای عاشقانه - عاشقانه ها - آفلاین های عاشقانه

 

میخواستم بهت بگم چقدر پریشونم دیدم خودخواهیه……دیدم نمیتونم

تحمل میکنم بی تو به هرسختیبه شرطی که بدونم شاد و خوشبختی

به شرطی بشنوم دنیات آرومه که دوسش داری از چشمات معلومه

یکی اونجاست شبیه من یه دیونه که بیشتر از خودم قدرتو میدونه

چی کار کردی که با قلبم به خاطر تو بی رحمم

تو میخندی……چه شیرینه…….گذشتن……..تازه میفهمم

تو رو میخوام تموم زندگیم اینه..دارم میرم ته دیوونگیم اینه

نمی رسه به تو حتی صدای من تو خوشبختی همین بسه برای من



مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟