طنابدار پايان عشق مرد 47 ساله به دختر جوان
ماجراي عشق مرد 47 ساله به دختر بيست ساله در حالي پاياني خونين به خود گرفت كه قضات شعبه 13 ديوانعالي كشور حكم قصاص مرد قاتل را تاييد كردند.
رضا كه شهريور ماه 5 سال پيش دختر مورد علاقهاش را كه از خودش بيست و هفت سال كوچكتر بود به قتل رساند به زودي پاي چوبهدار قرار خواهد گرفت.
حوادث - به گزارش اعتماد، ماجراي قتل سمانه بيست ساله به ساعت 7 بعد از ظهر روز چهارم شهريور ماه سال 87 باز ميگردد.
زماني كه ماموران كلانتري 128 تهران نو طي يك تماس تلفني از وقوع قتلي در خيابان زاهدگيلاني در دوشان تپه با خبر شدند با اعلام موضوع به بازپرس كشيك قتل تيمي از عوامل تشخيص هويت و اكيپ حفظ صحنه وارد عمل شدند.
در بررسيهاي اوليه مشخص شد دختر جواني حدودا بيست ساله به حالت دراز كش كنار تخت خواب خود در خانه افتاده است و چند قطره خون نيز در كنار جسد او مشاهد ميشود. در بازرسي از جسد مشخص شد شياري روي گردن متوفي وجود دارد كه نشان ميدهد وي با طناب خفه شده است.
پس از آنكه بررسيهاي اوليه از جسد و محل قتل صورت گرفت به دستور بازپرس اصغرزاده رييس وقت شعبه دوم بازپرسي دادسراي جنايي تهران پرونده جهت رسيدگي در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
تحقيقات ماموران از خانواده مقتول سرنخي را به دست كارآگاهان داد كه گره اين معماي جنايي را براي آنها گشود.
خانواده سمانه به ماموران گفتند كه دخترشان با مردي به نام رضا در ارتباط است و قرار است كه با هم ازدواج كنند اما از زماني كه سمانه كشته شده است رضا هم ديگر سر و كلهاش پيدا نيست.
با به دست آمدن اين سرنخ ماموران دستگيري رضا را در دستور كار خود قرار دادند و در نهايت سه روز پس از وقوع قتل موفق شدند او را دستگير كنند.
رضا پس از دستگيري به قتل سمانه اعتراف كرد. او در جريان بازجوييها گفت: زماني كه با سمانه آشنا شدم او فقط 15 سال سن داشت.
من خيلي به او علاقه داشتم و ميخواستيم كه با هم ازدواج كنيم. اما بعدا موضوعاتي پيش آمد كه من تحمل آنها را نداشتم.
او در ادامه گفت: سمانه چندين بار با من درد دل كرده بود و گفته بود كه شوهر خواهرهايش او را مورد اذيت و آزار قرار داده بودند.
بعد از چند وقتي كه كارهاي سمانه را زير نظر داشتم متوجه شدم او با پسرهاي ديگري هم در ارتباط است. او كارهاي خلاف عفت ميكرد و زماني هم كه به او اعتراض ميكردم با مادرش عليه من دست به يكي ميكردند و با من بحث و جدل ميكردند.
رضا درباره روز جنايت نيز گفت: ديگر طاقتم طاق شده بود با همه اين مسائل باز هم سمانه را دوست داشتم و ميخواستم با او ازدواج كنم اما او نه با من ازدواج ميكرد و نه دست از اين كارهاي خودش بر ميداشت.
من هم تصميم گرفتم او را بكشم تا از اين درد و ناراحتي راحت شوم.
آن روز زماني كه خانواده سمانه در خانه نبودند نزد او رفتم و باز هم با هم درگير شديم من هم طناب رخت را برداشتم و آن را دور گردنش پيچيدم آنقدر فشار دادم كه سمانه آرام شد. بعد از آن هم طناب را داخل سطل زباله انداختم.
پس از تكميل تحقيقات اين پرونده با صدور كيفر خواستي به شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد تا براي جلسه محاكمه تعيين وقت شود.
جلسه رسيدگي به اين پرونده ششم مهر ماه سال 90 در شعبه 113 به رياست قاضي محمد سلطان همتيار برگزار شد و قضات دادگاه پس از شور راي به قصاص رضا دادند.
اين حكم هفته گذشته توسط قضات شعبه 13 ديوانعالي كشور تاييد شد و براي اجراي احكام به واحد مربوطه دادسراي جنايي تهران فرستاده شده است./اعتماد